تحولات منطقه

عباس خامه یار کارشناس مسائل منطقه با بیان اینکه «معامله قرن» به نوعی تکرار همان بیانیه بالفور است، گفت: قطعاً مبارزه با زیاده خواهی ها و قطع نفس صد ساله بالفور که اینک به عنوان معامله قرن از آن یاد می شود نیازمند همت و همکاری مسلمانان جهان, چگونگی برخورد ومواجهه نیروهای مقاومت و عزم عمومی و آگاهی دادن جهان اسلام نسبت به واقعیت امر و خطرات بعد از آن است.

معامله قرن تکرار وقیحانه بیانیه بالفور است/ ترامپ عبری را با لهجه انگلیسی صحبت می کند
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

دکتر عباس خامه یار معاون بین الملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی, کارشناس و پژوهشگر مسایل سیاسی و فرهنگی بین الملل در گفت و گو با قدس آنلاین با اشاره به پیشینه طرح معامله قرن و اشغال سرزمین های فلسطین گفت: با نگاهی به مساله فلسطین و تحولات منطقه در بخش های مختلف آن متوجه بازگشت "بیانیه بالفور" که درسال 1917 توسط انگلیس ها مطرح شد می شویم, بیانیه ای که براساس آن وزیر خارجه انگلیس استعمارگر دریک سند بی سابقه تاریخی با امضای این موضوع که " دولت بریتانیا نسبت به ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین موضعی مثبت دارد" خباثت انگلیس را در آوارگی مردمان این سرزمین و غصب آن برای یهودیان، به معرض تماشا گذاشت، سندی که قبل و بعد از آن هیچ گاه به امضای کشور دیگری نرسید و یکی از ننگین ترین سندهای تاریخ روابط بین الملل به شمار می رود. براساس این سند دولت انگلیس متعهد شد که برای  اقوام یهودی جهان کشور و سرزمینی ایجاد کند, کاری غیر معمول که تا آن زمان از سوی هیچ کشوری سر نزده بود که سرزمینی را از ملتی غصب کرده ودر اختیار قوم دیگری قرار دهند.

وی دراین باره افزود: بیانیه بالفور از آن جهت صادر شد که سران اروپایی تلاش می کردند تا به انحای مختلف مانع حضور و زندگی یهودیان در اروپا شوند، از سوی دیگر جهان غرب به دنبال ایجاد پایگاه یا خاکریزی در منطقه خاورمیانه بود تا اشراف بیشتری نسبت به مسائل کشورهای اسلامی داشته باشد لذا با دلایل و توجیهات خود به دنبال غصب سرزمین های فلسطین و تشکیل رژیم صهیونیستی بر آمدند که در نهایت منجر به اشغال سرزمین های فلسطین و آوارگی مردمان این سرزمین شد. روند غصب سرزمین فلسطین با شیوه های مختلف اعم از جنگ و خرید سرزمین های فلسطین با جبر و آزار و وحشی گری و کشتار و شکنجه صاحبان آن سرزمین ها ادامه یافت. از سال 1948 به آتش کشیدن روستاها و ایجاد جنگ های داخلی نیز بر سایر مسائل و بحرانها افزوده شد. آنچه که تاریخ به روشنی آن را در معرض دید عموم جهان قرار داده موضوع روستای دیر یاسین است که نمونه کوچکی از جنایات رژیم صهیونیستی به شمار می رود, این جنایت و سایر جنایت هایی که در معرض دید عموم مردم جهان قرار نگرفت به قدری شرم آور و فجیع است که یکی از مورخان یهودی در انگلیس با تدوین کتاب مهمی با موضوع تاریخ نژاد پرستی و آنچه که رژیم صهیونیستی دراین باره تالیف کرده  از اتفاقی شدن آگاهی یافتن افکار عمومی به واسطه وجود دوربینی در دیر یاسین سخن گفته که اگر دوربین اشاره شده در آن منطقه نبود قطعا جنایات انجام شده دراین روستا همانند سایر روستاها از دید افکار عمومی پنهان می ماند.

استاد سیاست بین الملل خاطر نشان کرد: قطعا ابعاد جنایت های رژیم صهیونیستی از بدو تشکیل تاکنون برای بسیاری از مردم جهان ناشناخته باقی مانده است, واگذاری بخشی از سرزمین سینا در مصر، بخشی از  کرانه غربی دراردن و جولان از سوریه نیز بخشی از اشغالگری های رژیم صهیونیستی به شمار می رود. هر چند بسیاری از فلسطینیان در دهه های گذشته در برابر دید سران غربی آواره, کشته یا زندانی شده اند اما سکوت بسیاری از کشورهای استعماری در برابرتجاوز گریها دامنه تحرکات و اشغالگری های رژیم صهیونیستی را افزایش داد, از آن سو نیزشاهد افزایش مقاومت فلسطینیان علیه رژیم صهیونیستی هستیم که با پیروزی جمهوری اسلامی ایران به تعبیر اسرائیلی ها زلزله ای در کیان ظلم و جور صهیونیست ها ایجاد کرد, قطعا پیروزی انقلاب اسلامی یا زلزله ای که پایه های تجاوزگری اسرائیل را به لرزه افکند منجر به ایجاد اتفاقات دیگری در چهار دهه گذشته شده که از آن جمله می توان به فعلیت در آمدن و افزایش توان و ظرفیت فلسطینیان در قالب ظرفیت های اسلامی- سیاسی و ملی شد.

عباس خامه یار گفت: متاسفانه برخی از فلسطینیان نیز بر آن شدند تا روند تقویت سازش را با اسرائیل در پیش بگیرند و برخی سازمانهای رسمی فلسطینی نیز به این روند پاسخ مثبت دادند که نمونه های آن در برگزاری اجلاس های مختلفیاز جمله کمپ دیوید که با سفر آقای سادات به قدس شریف کلید خورد و در سایر اجلاس ها مشاهده شد, نشست هایی که وعده های آن هیچ گاه عملیاتی نشد و تمامی قطعنامه های شورای امنیت و سازمانهای بین المللی توسط رژیم صهیونیستی بایگانی شد و عملا اقدامی برای بازگرداندن آوارگان به سرزمین هایشان از جای جای کشورهای عربی و جهان اسلام صورت نگرفت. شعار از نیل تا فرات که شعار راهبردی سران صهیونیستی به شمار می رفت و از بیانیه بالفور تحقق آن دنبال شد در تلاش بود تا سرزمین های اشغالی را از مصر تا عراق به کل منطقه تعمیم دهد, به این معنا که یهودیان را به آرزوی دست یافتن به  سرزمین های آرمانیشان برساند.

کارشناس سیاست بین الملل بیان داشت: اصلی ترین هدف صهیونیستها توسعه ارضی و توسعه جغرافیایی بود که پیروزی انقلاب اسلامی منجر به فریز کردن توسعه گریهای اشغالگرانه رژیم صهیونیستی شد. بنحوی که آرمانهای انقلاب اسلامی منجر به خیزش بزرگی در منطقه شد, تحقق همان زلزله ای که سران صهیونیستی از آن یاد کرده بودند! روند مبارزه با رژیم صهیونیستی شکل عملیاتی به خود گرفت و برای نخستین بار بعد از جنگ رژیم صهیونیستی در سال 1967 با کشورهای عربی و اشغال بخش هایی از صحرای سینا و کرانه غربی, قدس و جولان اسرائیل در سال 2000 توسط نیروهای مقاومت زمین گیر شد بنحوی که نیروهای مقاومت موفق به آزاد سازی نوار اشغالی جنوب لبنان شدند و اسرائیلی ها را به عقب راندند, در سال 2006 نیز در جنگ 33 روزه برای نخستین بار شکست اسرائیل و ایجاد امنیت در سرزمین اشغالی بی سابقه بود. به گونه ای که  تابلوی از نیل تا فرات زمین خورد و نیروهای مقاومت با به زیر کشیدن پرچم توسعه طلبی، ادامه توسعه طلبی رژیم صهیونیستی را با چالش های بسیاری مواجه کردند به نوعی که شاهد ایجاد توازنی استراتژیک در منطقه بودیم, توازنی در ایجاد قدرت بازدارندگی بین لبنانی ها و نیروهای مقاومت برای رژیم صهیونیستی در زمینه های امنیتی، نظامی وحتی تبلیغاتی بنحوی که بازدارندگی های ایجاد شده منجر به زمین گیر شدن و چالشی شدن شعارها و اهداف پیشروی های سرزمین های جغرافیایی مورد نظر تل آویو شد و دست آنها را از پیشروی ها و تحقق آرزوهای خامشان کوتاه و متوقف کرد. اقدامی که پیروزی بزرگی برای مقاومت و مسلمانان و ملتهای منطقه به شمار می رود.

عباس خامه یار کارشناس منطقه گفت: در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شاهد امتیاز دهی های خاص آقای ترامپ در حمایتهای لابی صهیونیستی از ایشان بودیم, حمایتی که آقای ترامپ از لابی یهودیان در امریکا گرفته بود منجر به دادن وعده وعیدهایی شد که ترامپ را وادار به تحقق آنها کرده است. قطعا رای آوری انتخابات بعدی آمریکا و به کرسی ریاست دولت آمریکا برای بار دوم نشستن نیازمند تحقق شعارهایی است که آقای ترامپ به لابی یهودیان داده است لذا تمامی آنچه به عنوان اقدامات ضد فلسطینی و ضد منطقه ای ترامپ دیده می شود تلاشی برای پیروزی در انتخابات بعدی ریاست جمهوری امریکاست. ایشان به لابی یهودیان امریکا به شدت نیازمند است با آنکه سران آمریکایی در گذشته زبان انگلیسی را با لهجه عبری صحبت می کردند اما این بار ترامپ عبری را با لهجه انگلیسی صحبت می کند این تفاوت ترامپ با روسای قبلی دراین وفاداری به آنچه به لابی یهودیان قول داده نفهته است, بازسازی امنیت اسرائیل و استمرارحضور این غده سرطانی در جهان اسلام و درغرب آسیا بخشی از وعده های آقای ترامپ به صهیونیست هاست.

وی در این باره خاطر نشان کرد: اقدامات آقای ترامپ از بدو شروع تبلیغات انتخاباتی تا کنون دراین رابطه به خوبی در معرض دید جهانیان گذاشته شده است. آنچه اکنون به عنوان بازسازی امنیت اسرائیل توسط آقای ترامپ انجام می شود به نوعی تداوم بیانیه بالفور است که متاسفانه کمک ها و حمایتهای برخی از نظام های عربی دراین باره برای نخستین بار موضوع را بسیار حیرت آور کرده است. اگر تلاشها برای تداوم بقای این غده سرطانی تاکنون مثلثی بود اینک بعد از گذشت یکصد سال از صدور بیانیه بالفور شاهد مربعی شدن آن با کمک دولتهای مسلمان منطقه هستیم, بنحوی که به صورتی بسیار شفاف و آشکار در معرض دید افکار عمومی جهان نه تنها بابت صدور چنین بیانیه ای معذرت خواهی نمی شود بلکه خانم ترزا می در لندن در جشنی به همین مناسبت از بیانیه بالفور دفاع کرده و موضوع لزوم حمایت برخی از سران رژیم های عربی را در بازسازی و توسعه این طرح به عنوان ضرورت اعلام کرد!

 کارشناس سیاست بین الملل خاطر نشان کرد: انتقال سفارت اسرائیل به قدس شریف و ایجاد کمربند امنیتی برای کل سرزمین های اشغالی, یهودی سازی قدس و بقیه سرزمینهای فلسطین و تحمیل نوعی از جنگ نسل چهارم بر همه کشورهای عربی و اسلامی به این معناست که آنها در تلاش بوده و هستند تا تمامی ارتش هایی که ممکن است امروزه بالقوه و فردا بالفعل شوند و خطر مواجهه با رژیم صهیونیستی را تشدید کنند از بین ببرند. همانگونه که در از بین بردن ارتش عراق و ارتش سوریه در مواجهه و مبارزه با تکفیری ها و جریانهای تروریستی و ارتش مصر که  بزرگترین و کارآمد ترین پشتوانه ارتشی کشورهای عربی به شمار می رود با درگیری با تکفیریها تضعیف و از بین بردن آنها را دنبال کرده و می کنند. این موضوع درخصوص ارتش ترکیه نیز دنبال می شود. با آنکه ارتش ترکیه عضو هفتاد ساله پیمان ناتو به شمار می رود و همپیمان امریکا و دارای رابطه مطلوبی با رژیم صهیونیستی است اما ایجاد کودتای نافرجام نظامی دراین کشوربه دلیل واهمه از قدرت گرفتن ارتش ها و ایستادگی آنها در برابر اسرائیل و حمایت از آرمان فلسطینی است. لذا آنچه اینک به عنوان معامله قرن دنبال می شود به نوعی تکرار همان بیانیه بالفور است که این بار با ابعاد و با شکل دیگری با مدیریت آمریکا و با حمایت کشورهای عربی دنبال می شود. در واقع معامله قرن همان وعده بالفور است که جمهوری اسلامی ایران تحقق آنها را در چهار دهه اخیر به عقب انداخته و چالشهای زیادی را برای سران صهیونیستی رقم زده است؛ لذا می توان گفت معامله قرن بیانیه بالفور شماره دو بعد از یکصد سال است که آمریکا به دنبال تجدید حیات دوباره آن است. قطعاً مبارزه با زیاده خواهی ها و قطع نفس صد ساله بالفور که اینک به عنوان معامله قرن از آن یاد می شود نیازمند همت و همکاری مسلمانان جهان, چگونگی برخورد ومواجهه نیروهای مقاومت و عزم عمومی و آگاهی دادن جهان اسلام نسبت به واقعیت امر و خطرات بعد از آن است.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.